درباره روزهداری و انجام فرایض دینی در اینماه سخنهای بسیاری گفته شده است و در باب برتری ماه رمضان کلامهای بسیار آورده شده اما شاید کمتر به این پرسش پاسخ داده شده باشد که در فرهنگ اسلامی چه روشهایی برای ترغیب مردم به روزهداری و استفاده از برکات معنوی اینماه وجود دارد. دکتر محمدصادق کوشکی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و نویسنده کتاب «برگی از باغ» بر این اعتقاد است که ما سعی کردهایم فضایماه مبارک رمضان را بهعنوان بخشی از فرهنگ فولکلورمان جا بیندازیم و در زمینه روزهداری درباره مسائل حاشیهای به اطلاعرسانی پرداختهایم. آنچه در ادامه میآید گفتوگوی ما با این استاد دانشگاه است.
- فرهنگ دینی ما چه راهکارهایی برای ترغیب مردم به روزهداری ارائه میدهد؟
ما در دین با مجموعهای از برنامهها و رفتارها مواجه هستیم که هرکدام به تنهایی و بهصورت منفرد خصایص و فوایدی دارند اما وقتی مجموعه این برنامهها به اضافه عنصر نیت در کنار یکدیگر قرار میگیرند، اعمال و عبادات دینی نامیده میشوند؛ بهعبارت دیگر اینها در کنار هم معنا پیدا میکنند.
قرآن کریم همیشه از مجموعهای از عبادتها مانند نماز، زکات و حج بهعنوان مکمل و رفتارهای عبادی که باید همراه با یکدیگر انجام شوند، یاد کرده است. زمانی که قرآن ویژگیهای مومنان را ذکر میکند نیز این اعمال با یکدیگر آمدهاند؛ یعنی مومنان کسانی هستند که تمام این اعمال را انجام میدهند.
- مشوق فرد در رفتارهای عبادی چیست؟
اولین مشوق فرد در رفتارهای عبادی، اراده آگاهانه او برای پذیرش دین و مجموعه رفتارهایی است که به آنها رفتارهای عبادی یا فرایض دینی گفته میشود. دومین مشوق برای ترغیب مردم به روزهداری، بیان پیامدهای این عبادت است؛ چنانکه قرآن ذکر میکند که روزهداری در برخی افراد مستعد ممکن است به افزایش تقوا منجر شود. هرچند الزامی نیست که روزهداری به افزایش تقوا بینجامد اما یکی از روشهای کسب تقوا ،روزهداری است.
قرآن فایده اصلی را ذکر میکند تا افراد بتوانند فواید دیگر را با شناخت بیشتر درک کرده و به چنین رفتارهایی اقدام کنند. البته در مجموعه دین و فارغ از قرآن کریم، بهویژه در احادیث، معصومین(ع) سایر فواید روزهداری را ذکر کردهاند. این نکات میتواند بهعنوان مشوقهای حاشیهای در این زمینه به ایفای نقش بپردازد. این احادیث بین روزهداری و سلامت پیوند برقرار کردهاند و نتیجه روزهداری را سلامت بدن دانستهاند. برخی دیگر نیز پیامد روزهداری را اطلاع یافتن از وضعیت گرسنگان و نیازمندان بیان کردهاند. مجموع اینها را که بنگریم متوجه میشویم دین اسلام، سعی کرده با دادن اطلاعات و آگاهی افراد را به انجام فرایض تشویق کند، در این راستا یا از مشوقهای اخروی مانند ثواب اعمال و فواید دنیوی نام برده شده، یا بر فریضه بودن آنها تأکید کردهاند. چنانکه از آیه مشهور «کتب علیکمالصیام» برمیآید، روزهداری عملی واجب است و کسی که دین اسلام را پذیرفته باید این فرایض را هم بپذیرد. مجموعهای از این موارد را میتوان در قالب اراده آگاهانه درنظر گرفت چراکه عبادت باید براساس اراده آگاهانه صورت بگیرد و این اراده در نیت تجلی پیدا میکند.
- ما تا چه اندازه در ارائه این مشوقها و ترغیب مردم به روزهداری در جامعه امروز ایران موفق بودهایم؟
ما در بحث فرایض و بهویژه ماه رمضان و روزهداری، بیشتر بر ابعاد احساسی موضوع تأکید کردهایم. ما سعی کردهایم فضایماه مبارک رمضان را بهعنوان بخشی از فرهنگ فولکلورمان جابیندازیم، درحالیکه باید در راستای آموزش آموزههای دینی ارائه شده پیرامون اینماه مبارک تلاش کنیم. البته نمیخواهم بگویم که هیچ اقدامی در راستای آگاهسازی و اطلاعرسانی به مردم صورت نگرفته، اما بیشتر پیامدهای حاشیهای آن عنوان شده است و به موضوع اصلی که به تعبیر قرآن تقواست، کمتر پرداخته میشود. در واقع تبلیغی پیرامون این مسئله صورت نمیگیرد. حتی زمانی که در پی ترویج این فریضه هستیم، بیشتر بر ابعاد احساسی تکیه میکنیم.
- آیا شکل ناقص تبلیغات ما سبب فاصله گرفتن برخی از دین نشده است؟
مسلما تمام افراد، حتی کسانی که روزهدار هستند، اگر مهمترین نتیجه روزهداری خود را بدانند، با شناخت و دقت بیشتری این فریضه را انجام خواهند داد. از آنجا که گاه ما بر واجببودن این عبادت آن چنان که باید تأکید نمیکنیم، برخی از افراد به دلایلی خود را از انجام این فریضه محروم میکنند یا به نوعی از این مهم سرباز میزنند.
اشاره نکردن به وجوب روزهداری سبب میشود برخی از افراد گمان کنند که میشود دیندار بود، ولی روزه نگرفت یا حتی سایر فرایض را هم انجام نداد. بهعبارت دیگر بر بعد وجوب، تکلیف بودن و اینکه انجام فرایض بهمعنای دینداری است، تأکید نشده است. شاید فراوانند افرادی که خود را مسلمان میدانند، اما ممکن است روزه نگیرند. این به همان دلیل است که ما بر دیندار بودن در ذیل انجام فرایض و اینکه این دو در کنار یکدیگر معنا پیدا میکنند، تأکید نکردهایم.
- با کسانی که به تعبیر شما از روزهداری سر باز میزنند، چگونه باید رفتار کرد؟
دین برای کسانی که علناً مرتکب روزهخواری میشوند، مجازات جدی و قاطعانهای مشخص کرده است تا جایی که در گفتمان دینی برای افرادی که حرمت اینماه را حفظ نمیکنند و علناً و رسما چنین فریضهای را زیر پا میگذارند حد درنظر گرفته شده است. حد، مجازات تعریف شده دینی است و بر آن بین تمام مذهبها، فرقهها و فقهای سنی و شیعه اجماعنظر وجود دارد. برای کسانی که به دلایلی غیرعلنی مرتکب روزهخواری میشوند نیز مجازاتهای عبادی نظیر کفارههای سنگین درنظر گرفته شده است چنانکه مجازات یک روز روزه خواری معادل 60روز روزهداری، آزاد کردن یک برده یا تغذیه 60فقیر است. این احکام به آن دلیل وارد شده است که مسلمانان اهمیت روزه را دریابند و سعی کنند با دقت و جدیت این فریضه را انجام دهند.
- آیا این فضا و احکام در جامعه ما جدی گرفته شده است؟
البته این فضا در جامعه ما خیلی جدی گرفته نشده است، به این معنا که تقریبا در جامعه ما بعد فریضه بودن و همچنین مقابله قضایی و حقوقی با روزهخواری علنی که عملا زیر پا گذاشتن حرمت اینماه است، فراموش شده است و ما امروز شاهد اجرای چنین مجازاتهایی نیستیم. شاید به همین دلیل است که در بعضی مواقع این منکر و رفتار بسیار زشت در جامعه ما دیده میشود. مجازاتهای عبادی هم بسیار کم بیان میشوند و بیشتر سعی کردهایم ماه رمضان را با تبلیغات و رفتارهای خردهفرهنگ و فولکلور گرامی بداریم و محترم بشماریم. ما روزهداری را بیشتر به غذاهای خاص و امثالهم پیوند زدهایم و خیلی کمتر به جنبههای قاطعانه این فریضه و مجازاتهای قضایی و عبادی آن پرداختهایم، از سوی دیگر ابعاد مهم روزهداری رسانهای نشده است.
- برخی اعتقاد دارند در شرایط کنونی جامعه ما چنین برخوردهای سلبیای نتیجه عکس بهدنبال خواهد داشت؟
اولا که این برخوردها سلبی نیستند؛ یعنی چنین نامگذاریای ناشی از عدمدرک عمیق چنین رفتارهایی است. وقتی خداوند بهعنوان قانونگذار حدی را مشخص کرده، آن حد برای تمام جوامع در طول تاریخ جاری است؛ یعنی خداوند کسی است که انسان را میشناسد و به تمام ابعاد خلقت او آگاه است، به همین دلیل بهتر از هر کسی میداند که باید چنین حکمی وجود داشته باشد. از اینرو حکم روزهخواری علنی بهعنوان یک حد، حکمی است که در تمام زمانها باید اجرا شود و هیچ استثنایی وجود ندارد.سلبی خواندن این اقدامات ناشی از عدممعرفت است. بعضیها این مسائل را خشن ارزیابی میکنند، ولی این افراد فلسفه دین را درک نکردهاند. اینان همانهایی هستند که قصاص و سایر احکام را هم خشن میدانند و اساسا اعتقاد دارند که اسلام دین خشنی است. درنظر اینها دین یعنی مسیحیت تحریفشدهای که اصلا شریعت ندارد. در چنین دینی انسان هر زمانی که دلش خواست میتواند با خداوند ارتباط برقرار کند، بدون آنکه تکلیف و فریضهای برعهدهاش قرار بگیرد. این نگاهی منحرف و تحریفشده در دینداری است. البته همانطور که در بطن دین اسلام تأکید شده است، مسلمانان باید آگاهانه و با اراده به انجام واجبات بپردازند. ما نیز وظیفه داریم در این راستا اطلاعرسانی کرده، جنبه فریضه بودن آن و پیامدهایش را بیان کنیم اما در کنارش توجه داشته باشیم که مجازاتهایی هم وجود دارد که باید بدون استثنا و قاطعانه اجرا شود. در واقع اجرا شدن چنین مجازاتهایی که از سوی خداوند تعیین شده، سبب میشود میزان تخلفات کاهش یابد.